سرگرمی
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 15:7 :: نويسنده : رحیم
عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:54 :: نويسنده : رحیم
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است. از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد. از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان. از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است . از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن میسوزد از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست. از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم رباتی هست که قلب را به سوی خود می کشد. از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد. از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد . از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود. از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد میشود. از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر میگذارد از خود عشق پرسیدم عشق چیست؟ گفت فقط یک نگاه یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : رحیم
این مطلب کاملا جنبه طنز داره، امیدوارم به کسی بر نخوره
![]() ![]() ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : رحیم
اگه المپیک تو ایران بود! طبق اخرین اخبار به علت بسته نبودن جاده مسیر دوچرخه سواری که از تهران تا جمکران بود تا حالا 27 تصادف دوچرخه سواران با ماشین گزارش شده است.
نیروی انتظامی اعلام کرد از روز اول شروع المپیک تا حالا حدود 45 هزار بدحجاب و بی حجاب را پس از اینکه به تذکرات توجه نکردند بازداشت کرد و بازداشت ها هم چنان ادامه دارد.
ادامه مطلب ... ![]() غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد دارد این یارانه ها استان به استان می رسد مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد چند سالی مایه داران حال می کردند و حال نوبت حالیدن یارانه داران می رسد شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد مش رجب، آن گوشه هی یک ریز بشکن می زند خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت: خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد مادرم هم خنده ی جانانه ای فرمود و گفت: پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد: خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند طفکی از دور با چشمان گریان می رسد یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:12 :: نويسنده : رحیم
خب: این کلمهای است که زنان برای پایان دادن به مکالمههایی استفاده میکنند که در آن حق با آنهاست و شما باید خفه بشوید. پنج دقیقه :اگر مشغول لباسپوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیشتر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد. ادامه مطلب ... آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
|
|||
![]() |