سرگرمی
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 21:2 :: نويسنده : رحیم
اگه می تونستم چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : رحیم
باز گشتم...........با روحی خسته و قلبی شکسته و صدایی که بغض "......." بر آن نشسته! هوای چشمانم بارانی است!
از تکرار حالا و امروز و امشب خسته ام.....می خواهم به جایی دورتر از فردا بروم...جایی که هیچ حدی میان من و ......... نباشد
آه که روزگار چه بی رحم است! چه غریبانه دقایقم را به مسلخ عشق کشاند..........چه بیرحمانه غرورمرا شکست! با چه بهائی چوب حراج بر قلبم زد؟!
آنقدر تنهایم که حس می کنم یاسهای باغچه هم از من رو بر می گردانند.آنقدر احساس
غریبی می کنم که حس می کنم خورشید هم گرما و طراوتش را از من دریغ می کند و مرا به دست سایه ها سپرده!
آنقدر خسته و وامانده ام که عطر یاس ها نیز مدهوشم نمی کند...دیگرطراوت گل سرخ شادابم نمیکند...دیگر آواز قناریها هم نشاطم نمی بخشد...که بلندی سرو هم مرا استقامت نمی بخشد.....
خسته ام ...آنقدر که بی دلیل همه اتفاقات را پذیرفته ام-بدون هیچ تفکر و اندیشه ای-مجال
هیچ یک را ندارم.چشمهایم را به روی همه چیز بسته ام و....
باز هم من ماندم و حصار سکوتم!!!
در این روزهای غریب دلتنگی باز هم به نوشتن پناه آوردم.خود را در آغوش کلمه ها رها
می کنم و بی صدا می گریم...بی صدا اشک می ریزم-بی صدا نامش را بر زبان می آورم و بی صدا می میرم.....
هیچکس بغض فرو خورده ام را نفهمید....هیچکس از پشت پنجره سکوت چشمهای اشکبار و
قلب خسته ام را ندید......
می خواهم برگردم به عالم بی خبری! نمی دانید چه خواب آرامی بود! بی خبری مطلق....کاش این خوابم را بیداری نبود! و اینک حسرت سراب خواب بر همه حسرتهایم افزون شد.......!
می روم......می روم با خدا درد و دل کنم.....سر در آغوش مهربان و امنش بگذارم و تمام دلتنگیهای خود
را گریه کنم!!! چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 15:8 :: نويسنده : رحیم
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 20:19 :: نويسنده : رحیم
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 20:17 :: نويسنده : رحیم
ادامه مطلب ... دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : رحیم
زندگی نامه ی روبینهو رابسون ده سوزا ملقب به روبینهو متولد 25 ژانویه 1984 در سائو ویسنته برزیل است.
ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 15:7 :: نويسنده : رحیم
عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:54 :: نويسنده : رحیم
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است. از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد. از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان. از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است . از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن میسوزد از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست. از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم رباتی هست که قلب را به سوی خود می کشد. از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد. از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد . از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود. از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد میشود. از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر میگذارد از خود عشق پرسیدم عشق چیست؟ گفت فقط یک نگاه یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : رحیم
این مطلب کاملا جنبه طنز داره، امیدوارم به کسی بر نخوره
![]() ![]() ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : رحیم
اگه المپیک تو ایران بود! طبق اخرین اخبار به علت بسته نبودن جاده مسیر دوچرخه سواری که از تهران تا جمکران بود تا حالا 27 تصادف دوچرخه سواران با ماشین گزارش شده است.
نیروی انتظامی اعلام کرد از روز اول شروع المپیک تا حالا حدود 45 هزار بدحجاب و بی حجاب را پس از اینکه به تذکرات توجه نکردند بازداشت کرد و بازداشت ها هم چنان ادامه دارد.
ادامه مطلب ... ![]() غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد دارد این یارانه ها استان به استان می رسد مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد چند سالی مایه داران حال می کردند و حال نوبت حالیدن یارانه داران می رسد شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد مش رجب، آن گوشه هی یک ریز بشکن می زند خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت: خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد مادرم هم خنده ی جانانه ای فرمود و گفت: پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد: خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند طفکی از دور با چشمان گریان می رسد یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:12 :: نويسنده : رحیم
خب: این کلمهای است که زنان برای پایان دادن به مکالمههایی استفاده میکنند که در آن حق با آنهاست و شما باید خفه بشوید. پنج دقیقه :اگر مشغول لباسپوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیشتر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد. ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : رحیم
مرد پنجاه سال پیش:های زن اون تبر منو بیار هیزم تموم شده مرد چهل سال پیش: زن اون صبونه منو حاضر کن باید برم حجره مرد سی سال پیش: زن نیگاه کن مامورا رفتن؟ تظاهرات دیر نشه مرد بیست سال پیش: خانوم من میرم سر کار آژیر قرمز زدن سریع بدو طرف پناهگاه مرد ده سال پیش: خانوم من میرم کارگاه برا ناهار یکم دیر میام اضافه کاری دارم مرد تازه متاهل شده این دوره: عزیزم اون کیفمو بیار باید برم شرکت برا ناهار دیر میام وقت آرایشگاه گرفتم جوون این دوره: مامان ناهار چی میزاری؟ بااابااااا پول داری بهم بدی؟ با بچه ها می خوایم بریم بیرون جوون ده سال دیگه: ... ---------------------------------------------------------------------- زن چهل سال پیش: آقا نونمون تموم شده ارد بگیر نون باید بپزم زن سی سال پیش: .......................
خوب فکر نکنم لازم باشه دیگه چیزبیشتری بگم پس فعلا خدا حافظ. یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:7 :: نويسنده : رحیم
وقتی بعد از یک روز شلوغ براتون غذا درست کرد و با تمام خستگی کنارتون نشست بهش بگید:ممنون عزیزم ، خوب شده ، ولی کاش قبل از درست کردنش به مامانم زنگ میزدی و طرز تهیه این غذا رو ازش میپرسیدی …
وقتی در جمع فامیل خودتون هستید شکم بزرگ پدر زنتون رو سوژه خنده همه قرار بدهید.از صبح کتونی پا کنید و تا شب هم از پاتون در نیارید تا جورابتون بوی گربه مرده بگیرد و بعد با همان جورابها برید توی رختخواب. به صورتش نگاه کنید و باحالتی متاثر بگید:عزیزم چقدر پیر شدی.. وقتی تخمه میخورید پوستهای تخمه را هر جای بریزید غیر از بشقاب جلوی دستتون. همیشه آب را با بطری سر بکشید. وقتی زنتون حواسش کاملا به شماست وانمود کنید زنتون رو ندیدید و یواشکی به بچه هایتون بگید:دوست دارید براتون یک مامان خوشگل بیارم!!. وقتی با تلفن صحبت میکنید به محض ورود همسرتون با دستپاچگی بگید :باشه ، من بعدا بهت زنگ میزنم ..و سریع گوشی رو قطع کنید.. همیشه از گیرایی چشمهای دختر خاله ترشیده اتون تعریف کنید.. خاطرات شیرین دوران مجردی خودتون رو با دوست دخترهای داشته و نداشته خودتون براش تعریف کنید.. وقتی با اون تو رستوران هستید با صدای بلند باد گلو بزنید.. او را با اسمهای مختلف مثل :سمیرا ،مریم ، پریسا، آتنا، شیوا… صدا کنید و بعد بگید ببخشید عزیزم این روزها حواسم زیاد جمع نیست .. سعی کنید یک چادر مسافرتی خوب یا ماشین راحت بخرید که شبهای که قرار است بیرون از خونه بخوابید ، زیاد سختی نکشید.. یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : رحیم
زندگی دانشجوی خوابگاهی ساعت ۲ نصف شب(یک اتاق) ساعت ۳ نصف شب(کل خوابگاه منهای اتاق سرپرست ) ساعت ۴ صبح هنگام خواب وضعیت تحصیل در خوابگاه اولین روزهای خوابگاه گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذست چند روز پایان گفت و گو امکانات غذایی در خوابگاه طریقه ظرف شستن در خوابگاه بازی هاخوششون نمیاد!!!)
اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان واینم دو روز مانده به امتحان!! یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 13:54 :: نويسنده : رحیم
![]()
دلم برای کسی تنگ است که چشمهای قشنگش را به عمق آبی دریا می دوخت و
شعرهای قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند... دلم برای کسی تنگ است ...
كسي كه خالي وجودم را از خود پر مي كرد و پري دلم را با وجود خود خالي...
دلم برای کسی تنگ است... کسی که بی من ماند... کسی که با من نیست ...
دلم برای کسی تنگ است که بیاید و
به هر رفتنی پایان دهد... کسی که من هميشه دلم برايش تنگ می شود... كسي كه دوستش دارم .... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : رحیم
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 12:46 :: نويسنده : رحیم
كاش مي دانستم...
چه كسي اين سرنوشت را برايم بافت... آنوقت به او ميگفتم... يقه را آنقدر تنگ بافته اي... كه بغض هايم را نمي توانم فرو دهم...
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 3:8 :: نويسنده : رحیم
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 3:3 :: نويسنده : رحیم
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:58 :: نويسنده : رحیم
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:56 :: نويسنده : رحیم
لیونل آندرس “لئو” مسی (به اسپانیایی: Lionel Andrés Messi) (متولد ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ در روزاریو) فوتبالیست عضو بارسلونای اسپانیا و تیم ملی آرژانتین است که در پست مهاجم و بال بازی میکند. از او میتوان بهعنوان بهترین بازیکن نسل خود نام برد.مسی چندین بار توانستهاست عنوان یکی از برترینهای جایزه توپ طلای اروپا٬ عنوان بازیکن سال فوتبال جهان و همچنین بهترین بازیکن زیر ۲۱ سال جهان را در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ کسب کند. شیوهٔ بازی و تواناییهایش باعث شده است که وی با دیگو مارادونا مقایسه شود، این درحالی است که خود مارادونا مسی را جانشین خود میداند. ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:50 :: نويسنده : رحیم
استیون جورج جرارد (زادهٔ ۳۰ مه ۱۹۸۰) (معروف به استیوی جی) فوتبالیستی انگلیسی است که در حال حاضر در باشگاه فوتبال لیورپول بازی میکند. او را از بهترینهافبکهای حال حاضر جهان میدانند. او، پس از دیدیه دشان، جوانترین کاپیتانی است که جام باشگاههای اروپا را بالای سر بردهاست (در قهرمانی لیورپول در جام ۲۰۰۵). ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:42 :: نويسنده : رحیم
ریکاردو ایزکسون داس سانتوز لیته ملقب به کاکا متولد ۲۲ آوریل ۱۹۸۲ در شهر برازیلیا، پایتخت کشور برزیل و بهترین فوتبالیست جهان در سال ۲۰۰۷، بازیکن تیم ملی برزیل و رئال مادرید اسپانیاست. دوره نوجوانی و جوانی خود را با عضویت در تیم باشگاهی سائوپائولو سپری کرد و از ابتدای سال ۲۰۰۱ عضو تیم بزرگسالان این باشگاه شد و در ۱۳۱ بازی رسمی۴۸ گل برایشان زد. الگوی او در فوتبال به گفته خودش: هموطنش «رای» که باشگاه سابق او نیز سائوپائولو بوده است. وی در ژوئن ۲۰۰۳ تیم خانگی اش یعنی سائوپائولو را ترک و به میلان، یکی از بهترین باشگاههای حال حاضر ایتالیا و اروپا پیوست.و در تاریخ ۸ ژوئن ۲۰۰۹ قرارداد ۶ ساله ای به ارزش ۵۶ ملیون پوند با رئال مادرید منعقد کرد. در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۵ روز جمعه ساعت ۱۹ به وقت برزیل ریکاردو کاکا در حضور حداقل ۶۰۰ مهمان با کارولین ۱۸ ساله فرزند نماینده کمپانی «دیور»، در شهر سائوپائولوی برزیل ازدواج کرد. کاکا در مصاحبه با مجله نوولا ۲۰۰۰ ازدواج با کارولین را بهترین تصمیم خود بعد از پیوستن به میلان عنوان کرد.این تک ستاره برزیلی گفت: «برزیل، میلان و کارولین به همراه خانواده ام زیباترین چیزها در زندگی ام هستند و آنها را عاشقانه دوست دارم. ۲۳ دسامبر بی نظیرترین روز زندگی ام بود. خوشحالم که در شهر سائوپائولو با کارولین ازدواج کردم.» وی به عنوان سفیر غذا در سازمان ملل برای کمک به کودکان محروم مشغول به کار است. ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:39 :: نويسنده : رحیم
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 2:27 :: نويسنده : رحیم
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
|
|||
![]() |